می خندم

این روزها از خودم راضی ترم

کاهش وزن 6 کیلویی در 6 هفته، ادای نذری که سالها به آن فکر می کردم و انجام شد. هرچند دوباره باز سخت راه می روم، هرچند برای اولین بار نمازم را نشسته می خوانم. دوباره شده ام همان بانوی آشپزخانه ای که عاشق آشپزی بود. خانه ام گرم است و پر از خواستن، پر از نگاه هایی که ناامید و ترحم برانگیز و ترحم کننده نیست، نگاه هایی که مال خودمان است. مثل سال قبل، دوسال قبل، سه سال قبل و .....

حرف می زنم و حرف می زنم و پرچانگی می کنم، کتاب می خوانم و باز می خوانم، مهمانی می روم و مهمانی می دهم و شیرینی زندگیم را مثل همان دانه های شکر شربت خاکشیر همسرپز دم افطار مزه می کنم.


پ.ن: به لطف پزشک دیگری نسخه جدید نوشته شد. روال قبل تزریق ادامه دارد.

نظرات 3 + ارسال نظر
mahdiyemaah دوشنبه 15 تیر 1394 ساعت 05:10 ب.ظ http://mahdiyemaahejadid.blogsky.com

تو قدر سلامتی رو بیشتر از من میدونی...
به امید خدا به زودی سلامتی کاملت رو بدست میاری...

ممنون از لطفت

نیلوفر شنبه 13 تیر 1394 ساعت 02:21 ق.ظ http://nilo00ofar.mihanblog.com/

در زندگی مهم این نیست که به ایده آل زندگی تان برسید بلکه مهم این است که در مسیر رسیدن به ایده آل زندگی تان حرکت کنید . الهی قمشه ای
65188

mahdiyemaah شنبه 13 تیر 1394 ساعت 01:42 ق.ظ http://mahdiyemaahejadid.blogsky.com

سلام عزیزم.
تقریبا تمام ارشیوت رو خوندم اما متوجه نشدم...بارداری؟
من باردارم...قبلش رژیم بودم.دلم برای روزای کاهشی و رژیمی و زیباتر شدن تنگ شده...

سلام
ممنون که وقت گذاشتی و به اینجا سر زدی.
انشالله به سلامتی.
باردار نیستم عزیزم. بیمارم و نیازمند دعا در این روزها

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد