دوباره

دلم برای اینجا تنگ شده

پر از بهانه ام برای نوشتن

باز یاد آخرین سفرم می افتم، همان شبی که آمدم و از هیجان آخرین سفرمان نوشتم

سفری که میرفت تا آخرین روزهای خوبم باشد

....                                                                         

پرت می شوم اما چنگ می زنم، بالا و بالاتر می روم و دوباره خالی می شوم

هرچه هست دلم را پرت می کند سمت روزهای خوب، که بعد آن هر چه  بود سخت بود و فراتر از کوچکی همیشگی ام


باید قول بدهم که بنویسم، دوباره و دوباره

از روزهای سختم که مرا از اینجا دور کرد به همین کوتاهی اکتفا می کنم. از چیزهای جدید می نویسم، از اینکه فصل جدیدی برایم آغاز شده، تجربه های جدیدم، کار جدیدم و آدم های جدید اطرافم خواهم نوشت.....

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد