امروز دوباره، مثل همیشه، یواشکی و دور از چشم دیگری، لباس ها و وسایل کودکم را مرور کردم. سخت بود جدا کردن آنها از خودم. دوست داشتم پیش خودم نگه دارمشان، اما نشد. هر کدام را بغل کردم و بوسیدم. گریه نکردم. به کودکی دادم که قرار است به زودی در آغوش مادرش جای گیرد.